شعر هـــــــــــــــایــــــــــ رومانتـــــــــــیک
به وبلاگ من خوش آمدید.
لطفا نظر فراموش نشه.
سایت سرگرمی و عاشقانه:sfn.loxblog.com
ححتما حتما به این سایت
برین و از دست ندین...
با تشکر...
****************************
sajadfaghihnia@mailsara.ir
بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم بر شانه ی تنهایی خود سر بگذارم از حاصل عمر به هدر رفته ام ای دوست ناراضی ام اما گله ای از تو ندارم در سینه ام آویخته دستی قفسی را تا حبس نفس های خودم را بشمارم از غربت ام اینقدر بگویم که پس از تو حتی ننشستهست غباری به مزارم ای کشتی جان حوصله کن میرسد آنروز روزی که تو را نیز به دریا بسپارم نفرینِ گل سرخ بر این شرم که نگذاشت یکبار به پیراهن تو بوسه بکارم ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار تا دست خداحافظی اش را بفشارم . . بی تو به پوچی می رسم راهی به قلبت باز کن پیوند های کهنه را بشکن ز نو آغاز کن دارم صدایت می زنم ، در انتظار پاسخم اینقدر سرد و خشک نه ! گاهی برایم ناز کن من قانعم بی معجزه اما نه این انصاف نیست شک میکنم در بودنت حالا بیا اعجاز کن بیزارم از دلمردگی ، از این نُت افسردگی آهنگی از شور خودت در پرده های ساز کن چیزی بگو اینجا کسی غیر از من و حس تو نیست یکبار گفتی عاشقی ، این عشق را ابراز کن هم خنده هم آهم تویی ، چاهم ولی ماهم تویی یا پل بزن تا آسمان یا تا دلم پرواز کن
بی تو تنها گریه کردم تو شبای بی ستاره انتظار تو کشیدم تا که برگردی دوباره در غروب رفتنت ، لحظه هایم را شکستم زیر بارون جدایی با خیال تو نشستم پشت شیشه روز و شب ، دل به بارون می سپارم من برای گریه هام ، چشمه ها رو کم می یارم انتظار با تو بودن منو از پا درمیاره ترس از این دارم که بی تو ، تا ابد چشام بباره * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی ! آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟ تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟ تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک ! نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم ک ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد روشو بر گردوند و داد زد : به خدا نمیری از یاد !!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * در آتش رهایم ، خدا شاهد است ! به غم مبتلایم ، خدا شاهد است ! شب است و دل و بیکسی ، وای من ! به درد آشنایم ، خدا شاهد است ! دگر صبر و تابی ، دگر طاقتی نمانده برایم ، خدا شاهد است ! دلم میگدازد در آتش ، دریغ ! به غم همنوایم ، خدا شاهد است ! شکسته است آیینه های مرا غم دیر پایم ، خدا شاهد است ! رسیده است تا نا کجا ، نا کجا طنین صدایم ، خدا شاهد است ! بگو جان ما را ز غم چاره چیست ؟ اسیر بلایم ، خدا شاهد است ! به شعر غریبم به شبهای غم ترا میسرایم ، خدا شاهد است !
یواشــــکی دوستم داشته باش ! آدمای دنیـــــــای من، چشـــم دیدن عشــــق رو ندارن ! . . . بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟ دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟ آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟ . . . عشق مثل عبادت کردن می مونه بعد از اینکه نیت کردی دیگه نباید به اطرافت نگاه کنی . . . . . . دلمان کوچک است ، ولی آنقدر جا دارد که برای هر عزیزی که دوستش داریم ، نیمکتی بگذاریم برای همیشه ی عمر . . . حجم خالی تو را حجم هیچکس پر نمیکند ، باز هم بگو دوستان به جای ما ! . . . نفس بده که برات نفس نفس بزنم نفس به جز تو نخواهم برای کسی بزنم مرا اسیر خود کردی دعایم کن که آخرین نفس را در این قفس بزنم .